کویر
چاله چوله های قلبم زیاد شدن...
مثل خیابونای تهران...
من شهردارشم!
هرچی آسفالتش میکنم...
به بهانه ای سوراخ سوراخ میشه!
کاش میتونستم استعفا بدم!
کاش میشد!
کاشکی همه ش یه خواب بود :(
شاید هم کویر شده دلم
خشک و بی روح...
شبها بیشتر از روزهایش سخت و سردددد...